یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند.
درعصر ارتباطات نفس بکشم یا قرون وسطا.
وقتی خبری ازتو نباشد.
دوره جاهلیت است.
اللهم عجل لولیک الفرج ....
|
پدر شهید امرالله فیضی گفت : پسرم را از دست نوشته هایش شناختم و دل نوشته ای نیز برای امام حسین (ع) در میان آنها وجود داشت و پسرم در ماه امام حسین (ع) نیز به خانه آمد.
گروه استانی «تیتریک» ؛پدرامرالله فیضی در مراسم تشیع و بازگشت پیکرفرزند شهیدش به خانه در گفتگو با خبرنگار ما افزود : زمانی که به من خبر آمدن فرزندم را دادند باور نکردم وفکر میکردم مانند سالهای گذشته باشد و من بی خود امیدوار میشوم ولی امرالله را از روی دست نوشته هایش شناختم.
حکمتالله فیضی ادامه داد: امرالله زمانی که به مسجد محل میرفت صحبتهای روحانی را در مورد احکام و تفسیر قرآن زیر صفحات قرآن کوچک جیبی اش مینوشت و او را از روی همان قرآن و دستخطش شناختم . وی گفت : در میان وسایلی که از او برای ما رسید یک تسبیح ، یک خودکار و عکسی کوچک از خودش در لای قرآن و یادداشتی که دلنوشته ای برای امام حسین (ع) ومصائب ایشان بود وجود داشت و در قسمتی دیگر از این دست نوشته خطاب به خانواده اش نوشته بود اگر جنازه ام به دستتان رسید ، اگر برایتان زحمتی نبود دفنم کنید. پدرشهید با بیان اینکه خوشحالم از اینکه بلاخره از چشم انتظاری در آمدم و چشمانم در این دنیا به دیدار فرزندم در خانه روشن شد اظهار داشت : سالهای نخست پس از جنگ مدام پای رادیو نشستم و یا پیگیری میکردم شاید امرالله اسیر باشد وامیدوار بودم تا برگردد و بارها وبارها برای شناسایی شهدا رفتم ولی نا امید شدم و سپس برایش سنگ یادبودی درست کردم و منتظر آمدن پیکرش شدم . وی در پایان گفت : راضی هستم به رضای خدا وامیدوارم تمام پدران و مادران شهید از چشم انتظاری در بیایند. [ پنج شنبه 92/8/16 ] [ 11:22 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : PIcHaK.NeT ] |